حیرانی

. . . . . . . . . . . . . . . .::  Monday, February 24, 2003 :::

والنتين تون مبارك!
خب من بچه دهات هستم اين چيزا رو خوب بلد نيستم! بعد از ده روز تازه فهميدم كه اي بابا روز والنتين ، روز عشاق عالم!! ، رفت و من هيچي نگفتم و ننوشتم، آقا معذرت مي خوام خانوم پوزش مي طلبم!
از اون بدتر نتونستم از اين فرصت استفاده كنم و سر كچلم بي كلاه موند (يعني بي عرق چين موند)!
وقتي فهميدم نيروي انتظامي كارتها و هداياي جشن والنتين رو از مغازه ها جمع آوري كرده ، كلي ناراحت شدم و يك ناله و نفريني كردم كه شمر يعني همين بوش ( هيتلرخودمان) در قبر، معذرت مي خوام بر تخت ، لرزيد و به خاطر اين مصيبت عظما كه گريبانگير اين ملت از ازل والنتين دوست شده ، تصميم گرفتم ده روز روزه بگيرم و نون باگد نخورم.
سن والنتين عزيز و مهربان به من قدرت تحمل و صبر عنايت فرما ، آمين!
راستي چي ميگن؟ ميگن مبارك! يا صد والنتين به اين والنيتن ها! شايد هم هاپي والنتين!
كاش يكي پيدا مي شد و به من هم ياد مي داد، ثواب داره به سن، خود سن والنتين مقدس به شما عشق و اجر عنايت فرمايد!
بميرم واسه جوان هاي ايراني كه هيچ عيد و مراسمي ندارند كه بتونن عشق خودشونو ابراز كنن
اين جشن مهرگان ، نوروز ، يلدا و ... كه مي بينيد مال بيگانگان هست كه تو اين چند سال مد شده و بي ريشه است!
راستي والنتين درسته يا والن تاين؟!

::  yashar 16:53 [+]  ::

نام وبلاگ از کتاب جاناتان مرغ دریایی برگرفته شده است و در زبان ترکی به معنای پرتاب کننده جان می باشد.
از نوشته های دیگران :
خدایِ نوح وی را به همسر و پسرش آزمود و خدایِ ابراهيم به اسماعيل و خدایِ يعقوب به يوسف و خدایِ يوسف به زليخا و خدایِ سليمان به بلقيس و ... من نه به خدایِ نوح و ابراهيم و يعقوب و يوسف و سليمان، که به خدای آدم و حوا سجده ميکنم که در امتحان و در عذاب، اين دو را از يکديگر جدا نکرد

از «عرائض»

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هیچ پیچیدگی در این صدا نیست

تويي كه مي پيچي در من؛

نفس شمعداني ها را به سر انگشتانم؛

رويايي اقاقيا را به تاب گيسوانم؛

وبند بند وجودت را به پايم

از « در آستانه »

از نوشته های قبلی :
بی حضور تو
قاب خالی اين پنجره
نقش دلتنگيم را می زند
بهار يا پاييز
تابستان يا زمستان
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
همیشه
من تمام می شوم
قبل از
آخرین صفحه کتاب

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

بر لبانت نقشی ست
مانده از هزار سال
تا بيايم
جانش دهم
تا
تنم فرو کشی
جانم پرواز دهی

 - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هر گئجه
الیمده
یازیرام
گله جکسن
هر گونوز
آننیمدا
یازیسان
گلمیه جکسن
* * *
هر شب
بر دستانم
می نویسم
می آیی
هرصبح
بر پیشانیم
می نویسی
نمی آیی
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
گلها روییده اند

چشمه ها جوشیده اند

و من

به جستجوی تو

بهترین آواز قناری را

پر داده ام

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

 

كاش !

گياهي بودمي

روییده بر صخره اي

چنگ انداخته در

دل سنگي

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

من ابراهيمم
همه بت ها را شكسته ام
جز بت بزرگ
كه گذاشته ام
هر كدامتان خود بشكنيد
 
ابراهيم مختاري  هستم
متولد1351 در شهرستان ميانه, از شهرهاي آذربايجان, ساكن تهران
ليسانس رياضي كاربردي از دانشگاه صنعتي شريف
شغلم مديريت شبكه و پايگاه داده اوراکل هست.
اولين كتاب هايي كه خواندم ، كتابهاي صمد بهرنگي بود و از كودكي با الدوز و ياشار دوست بودم. اولين بار كه وارد محيط اینترنت شدم و اسم مستعار خواست، بي معطلي ياشار را تايپ كردم و از آن زمان شدم ياشار .
دوستانی خوب :

شعرهای شاملو 1 ، فروغ ، سهراب ، جلالی
برادران كارمازوف (داستایوفسکی)
زوربای یونانی / سرگشته راه حق/ مسیح باز مصلوب  ( کازانتزاکیس)
پیامبر و دیوانه ( جبران خلیل جبران)
سمفوني مردگان(معروفی)
جان شيفته (رومن رولان)
ناتور دشت (سلینجر)
سوشون( سیمین دانشور)
طاعون / بیگانه ( کامو)
كيمياگر ( کوئیلیو)
جاناتان مرغ دريايي ( ریچارد باخ)
كوري (ساراماگو)
درتنگ / مائده های زمینی ( ژید)
دنياي سوفي ( یوستین گردر )
 

 ....

 

:: آرشيو ::

 

 

هرگونه استفاده ازمطالب اين وبلاگ بدون اجازه ممنوع است، بجز در وبلاگها