حیرانی

. . . . . . . . . . . . . . . .::  Thursday, November 17, 2005 :::

هابیل شعرهایش را با کمانچه می نوازد.
هفته آینده : بیست و نهم ، سی ام آبان و یکم آذر ماه هابیل علی اف در تالار وحدت می نوازد.
علاوه بر تکنوازی کمانچه توسط هابیل یکی از بهترین گروه های موسیقی مقامی آذربایجان بعد از تکنوازی او به اجرای موسیقی آذری خواهند پرداخت
ضابط نبی زاده خواننده ، مهلت مسلم اف نوازنده تار و فخرالدین داداش اف نوازنده کمانچه این گروه هستند.
فروش بلیط در گیشه تالار وحدت ( تلفن66705101 ) مرکز موسیقی بتهوون ( تلفن 22253776 ) و انتشارات دنیا در بازارچه کتاب
هابیل علی اف در29 می 1929 در آقداش واقع در جمهوری آذربایجانِ به دنیا آمد. از کودکی علاقه بسیاری به یادگیری کمانچه داشت. در دوازده سالگی پدر و برادر بزرگ خودش را در اوایل جنگ جهانی دوم از دست داد و سرپرستی خانواده اش را به عهده گرفت.
پنج سال بعد که خانواده سر و سامانی یافته بود، هابیل برای تکمیل نوازندگی کمانچه به تنهایی به باکو رفت و واردهنرستان موسیقی زینالی شد. بعد از گذراندن دوره تکمیلی چهارساله به فلارمونی مسلم مقامایوف راه پیدا کرد و با خواننده های معروف آذری چون شوشنسکی ، زولفی آدی گوزل اف و ابولفضل علی اف به همکاری پرداخت.
به نظر هابیل نت نوازنده را در چار چوب نگه می دارد و دست و پای او را می بندد به خاطره همین نت را رها می کند و در بداهه نوازی به مقام استادی می رسد. هابیل از قبول شاگرد تاکنون سرباز زده است چرا که می گوید معلمی را برای خود دشوار می داند چرا که قطعات موسیقی را هر روز با ریزه کاری های متفاوت و خاص آن لحظه اجرا می کند و معتقد است این ناپایداری هنرجو را دچار سردرگمی و مشکل می کند.
با این همه اکثر نوازندگان کمانچه در آذربایجان از سبک هابیل علی اف استفاده می کنند.
هابیل از فلکلور آذری استفاده های قابل توجهی کرده و معتقد است هر هنرمندی برای رسیدن به موقعیت خوب حتما باید از فلکلور محلی استفاده کند که فرهنگ مردمی دریایی ژرف و بی کران است.
هابیل تقریبا چهل سال است که تکنواز کمانچه است اما هنوز از کار خود راضی نیست و کمانچه را آلت موسیقی غیر قابل اعتماد می داند چرا که به دلیل داشتن رویه پوستی حال آن با تغییر آب و هوا دگرگون می شود و نوازنده را به زحمت می اندازد. وی علاوه بر جمهوری های شوروی سابق در کشورهای : سوئد، ژاپن ،بلژیک ، فنلاند ، ایرلند ، هلند ، آلمان، فرانسه، نپال، انگلستان ، سوریه ،مصر،الجزایر ، تونس ،مراکش ،هندوستان ،بنگلادش ، ترکیه و ... چندین بار در ده سال اخیر در تبریز و تهران به عنوان تکنواز حضور یافته و به اجرای کنسرت پرداخته است.
(متن از اولین کنسرت هابیل برای پیشکسوتان و علاقمندان موسیقی در تهران برداشته شده است)

::  yashar 01:03 [+]  ::

نام وبلاگ از کتاب جاناتان مرغ دریایی برگرفته شده است و در زبان ترکی به معنای پرتاب کننده جان می باشد.
از نوشته های دیگران :
خدایِ نوح وی را به همسر و پسرش آزمود و خدایِ ابراهيم به اسماعيل و خدایِ يعقوب به يوسف و خدایِ يوسف به زليخا و خدایِ سليمان به بلقيس و ... من نه به خدایِ نوح و ابراهيم و يعقوب و يوسف و سليمان، که به خدای آدم و حوا سجده ميکنم که در امتحان و در عذاب، اين دو را از يکديگر جدا نکرد

از «عرائض»

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هیچ پیچیدگی در این صدا نیست

تويي كه مي پيچي در من؛

نفس شمعداني ها را به سر انگشتانم؛

رويايي اقاقيا را به تاب گيسوانم؛

وبند بند وجودت را به پايم

از « در آستانه »

از نوشته های قبلی :
بی حضور تو
قاب خالی اين پنجره
نقش دلتنگيم را می زند
بهار يا پاييز
تابستان يا زمستان
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
همیشه
من تمام می شوم
قبل از
آخرین صفحه کتاب

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

بر لبانت نقشی ست
مانده از هزار سال
تا بيايم
جانش دهم
تا
تنم فرو کشی
جانم پرواز دهی

 - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هر گئجه
الیمده
یازیرام
گله جکسن
هر گونوز
آننیمدا
یازیسان
گلمیه جکسن
* * *
هر شب
بر دستانم
می نویسم
می آیی
هرصبح
بر پیشانیم
می نویسی
نمی آیی
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
گلها روییده اند

چشمه ها جوشیده اند

و من

به جستجوی تو

بهترین آواز قناری را

پر داده ام

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

 

كاش !

گياهي بودمي

روییده بر صخره اي

چنگ انداخته در

دل سنگي

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

من ابراهيمم
همه بت ها را شكسته ام
جز بت بزرگ
كه گذاشته ام
هر كدامتان خود بشكنيد
 
ابراهيم مختاري  هستم
متولد1351 در شهرستان ميانه, از شهرهاي آذربايجان, ساكن تهران
ليسانس رياضي كاربردي از دانشگاه صنعتي شريف
شغلم مديريت شبكه و پايگاه داده اوراکل هست.
اولين كتاب هايي كه خواندم ، كتابهاي صمد بهرنگي بود و از كودكي با الدوز و ياشار دوست بودم. اولين بار كه وارد محيط اینترنت شدم و اسم مستعار خواست، بي معطلي ياشار را تايپ كردم و از آن زمان شدم ياشار .
دوستانی خوب :

شعرهای شاملو 1 ، فروغ ، سهراب ، جلالی
برادران كارمازوف (داستایوفسکی)
زوربای یونانی / سرگشته راه حق/ مسیح باز مصلوب  ( کازانتزاکیس)
پیامبر و دیوانه ( جبران خلیل جبران)
سمفوني مردگان(معروفی)
جان شيفته (رومن رولان)
ناتور دشت (سلینجر)
سوشون( سیمین دانشور)
طاعون / بیگانه ( کامو)
كيمياگر ( کوئیلیو)
جاناتان مرغ دريايي ( ریچارد باخ)
كوري (ساراماگو)
درتنگ / مائده های زمینی ( ژید)
دنياي سوفي ( یوستین گردر )
 

 ....

 

:: آرشيو ::

 

 

هرگونه استفاده ازمطالب اين وبلاگ بدون اجازه ممنوع است، بجز در وبلاگها