حیرانی

. . . . . . . . . . . . . . . .::  Thursday, May 12, 2005 :::

مايكل مور :
واقعا چه تفاوتي بين دمكراتها و جمهوريخواهان وجود دارد؟ البته تفاوت كه وجود دارد، دمكراتها ميگويند: زمين را نجات بدهيم، و بعد كار ديگري ميكنند. آنها دستشان را در پشت پرده به دست آن حرامزاده ها ميدهند كه زمين را جايي كثيف تر و نامهربان تر ميكند. اما محافظه كاران رك و راست دولت را از همان حرامزاده ها تشكيل ميدهند. اين است اختلاف بين اين دو حزب.
البته ميتوان اين بحث را گشود كه آيا شيطاني تر است كه بگوييم از شما محافظت مينماييم و بعد غارتتان ميكنيم يا اينكه رك و راست سينه ديوار بگذاريمتان؟ روبرو شدن و كنار آمدن با شيطاني كه آشكارا عمل ميكند به مراتب ساده تر از آني است كه در پوست گوسفند آزاديخواهي پنهان گشته است. شما كدام را ترجيح ميدهيد، سوسكي كه جلوي رويتان از اين طرف اتاق به آن طرف ميدود يا موريانه هايي كه نمي بينيدشان و در ديوار لانه كرده اند؟ درست است كه سوسك حامل ميكروب است ولي حداقل او را مي بينيد‌ و ميتوانيد عكس العمل مناسب در قبالش نشان دهيد ولي در رابطه با موريانه، آنها ميگذارند فكر كنيد كه زيباترين اتاق پذيرايي را داريد و يك روز كه همه چيز واژگون گشت و جز تل خاك چوب چيزي برايتان باقي نماند، پي به ماجرا خواهيد برد. . .

::  yashar 15:17 [+]  ::

نام وبلاگ از کتاب جاناتان مرغ دریایی برگرفته شده است و در زبان ترکی به معنای پرتاب کننده جان می باشد.
از نوشته های دیگران :
خدایِ نوح وی را به همسر و پسرش آزمود و خدایِ ابراهيم به اسماعيل و خدایِ يعقوب به يوسف و خدایِ يوسف به زليخا و خدایِ سليمان به بلقيس و ... من نه به خدایِ نوح و ابراهيم و يعقوب و يوسف و سليمان، که به خدای آدم و حوا سجده ميکنم که در امتحان و در عذاب، اين دو را از يکديگر جدا نکرد

از «عرائض»

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هیچ پیچیدگی در این صدا نیست

تويي كه مي پيچي در من؛

نفس شمعداني ها را به سر انگشتانم؛

رويايي اقاقيا را به تاب گيسوانم؛

وبند بند وجودت را به پايم

از « در آستانه »

از نوشته های قبلی :
بی حضور تو
قاب خالی اين پنجره
نقش دلتنگيم را می زند
بهار يا پاييز
تابستان يا زمستان
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
همیشه
من تمام می شوم
قبل از
آخرین صفحه کتاب

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

بر لبانت نقشی ست
مانده از هزار سال
تا بيايم
جانش دهم
تا
تنم فرو کشی
جانم پرواز دهی

 - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هر گئجه
الیمده
یازیرام
گله جکسن
هر گونوز
آننیمدا
یازیسان
گلمیه جکسن
* * *
هر شب
بر دستانم
می نویسم
می آیی
هرصبح
بر پیشانیم
می نویسی
نمی آیی
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
گلها روییده اند

چشمه ها جوشیده اند

و من

به جستجوی تو

بهترین آواز قناری را

پر داده ام

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

 

كاش !

گياهي بودمي

روییده بر صخره اي

چنگ انداخته در

دل سنگي

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

من ابراهيمم
همه بت ها را شكسته ام
جز بت بزرگ
كه گذاشته ام
هر كدامتان خود بشكنيد
 
ابراهيم مختاري  هستم
متولد1351 در شهرستان ميانه, از شهرهاي آذربايجان, ساكن تهران
ليسانس رياضي كاربردي از دانشگاه صنعتي شريف
شغلم مديريت شبكه و پايگاه داده اوراکل هست.
اولين كتاب هايي كه خواندم ، كتابهاي صمد بهرنگي بود و از كودكي با الدوز و ياشار دوست بودم. اولين بار كه وارد محيط اینترنت شدم و اسم مستعار خواست، بي معطلي ياشار را تايپ كردم و از آن زمان شدم ياشار .
دوستانی خوب :

شعرهای شاملو 1 ، فروغ ، سهراب ، جلالی
برادران كارمازوف (داستایوفسکی)
زوربای یونانی / سرگشته راه حق/ مسیح باز مصلوب  ( کازانتزاکیس)
پیامبر و دیوانه ( جبران خلیل جبران)
سمفوني مردگان(معروفی)
جان شيفته (رومن رولان)
ناتور دشت (سلینجر)
سوشون( سیمین دانشور)
طاعون / بیگانه ( کامو)
كيمياگر ( کوئیلیو)
جاناتان مرغ دريايي ( ریچارد باخ)
كوري (ساراماگو)
درتنگ / مائده های زمینی ( ژید)
دنياي سوفي ( یوستین گردر )
 

 ....

 

:: آرشيو ::

 

 

هرگونه استفاده ازمطالب اين وبلاگ بدون اجازه ممنوع است، بجز در وبلاگها