حیرانی

. . . . . . . . . . . . . . . .::  Saturday, September 20, 2003 :::

آری ، این روزها زیاد می نویسم
هم حس نوشتن و خواندنم زیاد است هم اینکه چند روزی است حسی به سراغم آمده است که می ترسم کارهایم را به اتمام نرسانده و حرفها یم را نگفته بروم و اینکه به قول قارداشیم(برادرم) صالح عطایی " شاید دیگر نتوانم بگویم"
شاید دیگر نتوانم بگویم
باز هم زمان مرگ پایان نمی گیرد
می شنوی؟!
شاید دیگر نتوانم بگویم
خلاهایم بی درنگی بزرگ می شوند
این است بستر عریض من
بدهکار ساعتی که بعدی ندارد
سعی می کنی مثل مرگ با من صادق باشی.

باز هم خیلی چیزها خواهد پژمرد
باز هم سکوت و گفتگو خواهد پژمرد
شاید هم می خواستم این را بگویم
و نیز می دانم که تو را بعدها
در ساعتی بیدار شده ، متولد شده
دوست خواهم داشت.
اصل و ترجمه از کتاب " شاید دیگر نتوانم بگویم" ، صالح عطایی ، ترجمه شهرام شیدایی چوکا چکاد ، نشر تهران صدا ، 1376
مقدمه ای هم سیدرضا حسینی در مورد شعر معاصر آذری در این کتاب نوشته اند
من که از شعر معاصر آذری جا مانده ام
بلکه داها دئینمه دیم
بیرده اؤلوم واختی بيتمير
ائشيديرسن؟!
بلکه داها دئینمه دیم
بوشلوقلاريم هئچ دورمادان بؤیویور
بودور ائنلی یاتاغیم منیم
بورجولو بیر ساعاتا کی سونراسی یوخ
چالیشیرسان اؤلوم کیمی دوزگون اولاسان منه

یئنه چوخ شئی سولاجاق
یئنه سوکوت و دانیشیق سولاجاق
بلکه ده من ایسته ییردیم بونو دئیم
بیلیرم ده کی سنی سونرالار
آییلا جاق دوغولاجاق بیر ساعاتدا
سئوه جیم.

::  yashar 23:42 [+]  ::

نام وبلاگ از کتاب جاناتان مرغ دریایی برگرفته شده است و در زبان ترکی به معنای پرتاب کننده جان می باشد.
از نوشته های دیگران :
خدایِ نوح وی را به همسر و پسرش آزمود و خدایِ ابراهيم به اسماعيل و خدایِ يعقوب به يوسف و خدایِ يوسف به زليخا و خدایِ سليمان به بلقيس و ... من نه به خدایِ نوح و ابراهيم و يعقوب و يوسف و سليمان، که به خدای آدم و حوا سجده ميکنم که در امتحان و در عذاب، اين دو را از يکديگر جدا نکرد

از «عرائض»

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هیچ پیچیدگی در این صدا نیست

تويي كه مي پيچي در من؛

نفس شمعداني ها را به سر انگشتانم؛

رويايي اقاقيا را به تاب گيسوانم؛

وبند بند وجودت را به پايم

از « در آستانه »

از نوشته های قبلی :
بی حضور تو
قاب خالی اين پنجره
نقش دلتنگيم را می زند
بهار يا پاييز
تابستان يا زمستان
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
همیشه
من تمام می شوم
قبل از
آخرین صفحه کتاب

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

بر لبانت نقشی ست
مانده از هزار سال
تا بيايم
جانش دهم
تا
تنم فرو کشی
جانم پرواز دهی

 - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هر گئجه
الیمده
یازیرام
گله جکسن
هر گونوز
آننیمدا
یازیسان
گلمیه جکسن
* * *
هر شب
بر دستانم
می نویسم
می آیی
هرصبح
بر پیشانیم
می نویسی
نمی آیی
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
گلها روییده اند

چشمه ها جوشیده اند

و من

به جستجوی تو

بهترین آواز قناری را

پر داده ام

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

 

كاش !

گياهي بودمي

روییده بر صخره اي

چنگ انداخته در

دل سنگي

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

من ابراهيمم
همه بت ها را شكسته ام
جز بت بزرگ
كه گذاشته ام
هر كدامتان خود بشكنيد
 
ابراهيم مختاري  هستم
متولد1351 در شهرستان ميانه, از شهرهاي آذربايجان, ساكن تهران
ليسانس رياضي كاربردي از دانشگاه صنعتي شريف
شغلم مديريت شبكه و پايگاه داده اوراکل هست.
اولين كتاب هايي كه خواندم ، كتابهاي صمد بهرنگي بود و از كودكي با الدوز و ياشار دوست بودم. اولين بار كه وارد محيط اینترنت شدم و اسم مستعار خواست، بي معطلي ياشار را تايپ كردم و از آن زمان شدم ياشار .
دوستانی خوب :

شعرهای شاملو 1 ، فروغ ، سهراب ، جلالی
برادران كارمازوف (داستایوفسکی)
زوربای یونانی / سرگشته راه حق/ مسیح باز مصلوب  ( کازانتزاکیس)
پیامبر و دیوانه ( جبران خلیل جبران)
سمفوني مردگان(معروفی)
جان شيفته (رومن رولان)
ناتور دشت (سلینجر)
سوشون( سیمین دانشور)
طاعون / بیگانه ( کامو)
كيمياگر ( کوئیلیو)
جاناتان مرغ دريايي ( ریچارد باخ)
كوري (ساراماگو)
درتنگ / مائده های زمینی ( ژید)
دنياي سوفي ( یوستین گردر )
 

 ....

 

:: آرشيو ::

 

 

هرگونه استفاده ازمطالب اين وبلاگ بدون اجازه ممنوع است، بجز در وبلاگها