حیرانی

. . . . . . . . . . . . . . . .::  Friday, May 10, 2002 :::

من بازرفتم نمايشگاه كتاب، فكر كنم اگه بخواد يك هفته ديگه ادامه پيدا كنه بايد بياين تو زندان ملاقاتم ، به جرم كشيدن چك بي محل !
پول كفشي كه از عيد قراره بخرم، هنوز نخريدم ، براي سري رمان "در جستجوي زمان از دست رفته" شاهكار مارسل پروست خرج شد.
خيلي قيمتش مناسب بود. ترسيدم ديگه نتونم سري كاملش رو گير بيارم.
يك سري هم به نمايشگاه مطبوعات زدم.
آقا قبول نيست اين برادران رسالتي و كيهاني ريش هاشونو زدند و ديگه قابل شناسايي نيستند!
همشهري هم كه اين روزها شده چند صفحه رنگي!، غرفه اش هم رنگي رنگي بود.
شانس آوردم روزنامه ايران تعطيل نشد والا من هم مي شدم روزنامه نخوان.
قسمت مطبوعات استانها نيزبيشتر دست قارداشلار بود و بخش زيادي از سالن رو به خود اختصاص داده بودند.ياشاسينلار!
خوشبختانه ، در سال گذشته مطبوعات و نشريات از نظر تنوع و تعداد خيلي زياد شدند.
اما متاسقانه نشريات و مطبوعات وزين و با تيراژ بالا خيلي كم هست.چه خوب بود نشريات و مطبوعات نزديك به هم باهم ادغام مي شدند و نشريه ي قويتر وبا كيفيتري رو چاپ مي كردند.
از جنبه هاي منفي نمايشگاه ، نشريات هنري و سينمايي بودند.
كه به جاي اطلاع رساني، عكسهاي بازيگران زن رو به در و ديوار خود آويزان كرده بودند و واقعا استفاده ابزاري بود.خوب فهميدن با اين جماعت چطوري ارتباط برقرار كنند!.
البته نشريات با كلاسي مثل تصوير جدا از اين بازار مبتذل بودند.


::  yashar 18:18 [+]  ::

نام وبلاگ از کتاب جاناتان مرغ دریایی برگرفته شده است و در زبان ترکی به معنای پرتاب کننده جان می باشد.
از نوشته های دیگران :
خدایِ نوح وی را به همسر و پسرش آزمود و خدایِ ابراهيم به اسماعيل و خدایِ يعقوب به يوسف و خدایِ يوسف به زليخا و خدایِ سليمان به بلقيس و ... من نه به خدایِ نوح و ابراهيم و يعقوب و يوسف و سليمان، که به خدای آدم و حوا سجده ميکنم که در امتحان و در عذاب، اين دو را از يکديگر جدا نکرد

از «عرائض»

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هیچ پیچیدگی در این صدا نیست

تويي كه مي پيچي در من؛

نفس شمعداني ها را به سر انگشتانم؛

رويايي اقاقيا را به تاب گيسوانم؛

وبند بند وجودت را به پايم

از « در آستانه »

از نوشته های قبلی :
بی حضور تو
قاب خالی اين پنجره
نقش دلتنگيم را می زند
بهار يا پاييز
تابستان يا زمستان
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
همیشه
من تمام می شوم
قبل از
آخرین صفحه کتاب

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

بر لبانت نقشی ست
مانده از هزار سال
تا بيايم
جانش دهم
تا
تنم فرو کشی
جانم پرواز دهی

 - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هر گئجه
الیمده
یازیرام
گله جکسن
هر گونوز
آننیمدا
یازیسان
گلمیه جکسن
* * *
هر شب
بر دستانم
می نویسم
می آیی
هرصبح
بر پیشانیم
می نویسی
نمی آیی
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
گلها روییده اند

چشمه ها جوشیده اند

و من

به جستجوی تو

بهترین آواز قناری را

پر داده ام

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

 

كاش !

گياهي بودمي

روییده بر صخره اي

چنگ انداخته در

دل سنگي

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

من ابراهيمم
همه بت ها را شكسته ام
جز بت بزرگ
كه گذاشته ام
هر كدامتان خود بشكنيد
 
ابراهيم مختاري  هستم
متولد1351 در شهرستان ميانه, از شهرهاي آذربايجان, ساكن تهران
ليسانس رياضي كاربردي از دانشگاه صنعتي شريف
شغلم مديريت شبكه و پايگاه داده اوراکل هست.
اولين كتاب هايي كه خواندم ، كتابهاي صمد بهرنگي بود و از كودكي با الدوز و ياشار دوست بودم. اولين بار كه وارد محيط اینترنت شدم و اسم مستعار خواست، بي معطلي ياشار را تايپ كردم و از آن زمان شدم ياشار .
دوستانی خوب :

شعرهای شاملو 1 ، فروغ ، سهراب ، جلالی
برادران كارمازوف (داستایوفسکی)
زوربای یونانی / سرگشته راه حق/ مسیح باز مصلوب  ( کازانتزاکیس)
پیامبر و دیوانه ( جبران خلیل جبران)
سمفوني مردگان(معروفی)
جان شيفته (رومن رولان)
ناتور دشت (سلینجر)
سوشون( سیمین دانشور)
طاعون / بیگانه ( کامو)
كيمياگر ( کوئیلیو)
جاناتان مرغ دريايي ( ریچارد باخ)
كوري (ساراماگو)
درتنگ / مائده های زمینی ( ژید)
دنياي سوفي ( یوستین گردر )
 

 ....

 

:: آرشيو ::

 

 

هرگونه استفاده ازمطالب اين وبلاگ بدون اجازه ممنوع است، بجز در وبلاگها