. . . . . . . . . . . . . . . .::  Tuesday, March 26, 2002 :::

امسال عيد خيلي دست و دل باز شده بودم و خيلي ولخرجي كردم حالا ديگه كم آوردم و نمي تونم هزاري هاي سبزرنگ رو براي تاكسي ها خرج كنم و بايد خودمو با اين سبزيهاي ته مونده عيد تا آخر اين ماه زنده نگه دارم واسه همين امروز مجبور شدم با اتوبوس برگردم خونه ، تو اتوبوس كه هستي با تاكسي خيلي فرق داره يعني بيشتراحساس نزديكي با مردم مي كني وحرفاشونو مي شنوي و مهم تر از همه بيرونو خوب مي توني ببيني .
من عادت دارم سمت چپ اتوبوس و كنار شيشه بشينم تا خوب بتونم خيابونو نگاه كنم و گرنه حوصله ام سر ميره با اين سرعت لاك پشتي اتوبوس كه حداقل سه برابربيشتر از تاكسي طول مي كشه به مقصد برسي .
ايندفعه كه داشتم ماشين ها رو نگاه مي كردم متوجه شدم كه تعداد پژوهاي آردي خيلي زياد شده ، همون ماشين ها كه اتاقش مال پژو405 هست موتورش مال پيكان و عجب معجوني هم در اومده!. به قول يكي از همكارامون حداقل مزيتش اينه كه نمي ذاره بالاي 100 بري و تصادف كني .
جالبتر اين بود كه اكثرشون هم آرم پژو آردي 1600 رو كنده بودند و آرم پژو مال مدلهاي جديد مثل 206 و پرشيا رو چسبونده بودند.
يكي نيست بگه آقا ماركشو كردي پژو پرشيا ، سرعت و صداي موتوروشو چي كار ميكني؟! .
مي گن يك نفر پيش ملا مي گوزه و براي اينكه ماست مالي كنه كفششو مي كوبه زمين كه بگه صداي كفششه ، ملا هم بر مي گرده مي گه : براي صداش يك كاري كردي براي بوش هم يك كاري بكن !.
خلاصه اين شده وضعيت پژو آردي هاي تهران!
البته بعضي ها همون آرم آردي رو نگه داشتن و هيچ غمي هم ندارند در مقابل بعضي ها تلافي كردند و آرم كامل 405 جي ال ايكس رو زدند رو ماشين آرديشون ، باز خدارا شكر آرم پژو رو مي زنن و دنبال آرم بنز و بي ام و. . . نيستند والا دزديدن آرم ماشينها كار نون وآبداري مي شد و مثل اين پخش ها كه كشويي شدند و حاج آقاهاي عزيز از ترس دزد ميارن تو مسجد ميزارن رو زانوهاشون مجبور مي شدن آرم ماشينهاشونو رو هم با خودشون اينور انور ببرن .
واي بر اين مردم حسيني!

::  yashar 23:16 [+]  ::

هرگونه استفاده ازمطالب اين وبلاگ بدون اجازه ممنوع است، بجز در وبلاگها