حیرانی

. . . . . . . . . . . . . . . .::  Monday, December 10, 2001 :::

بالاي 20 سال بخوانند!
مي بخشيد اين دوست ما ديروز نشست پشت كامپيوتر ديگه بن لادن هم نمي تونست بلندش كنه ( همرشته بن لادنه) . امروز هم بيمارستان بستريه كه من تونستم اين مطلبو بنويسم ( نگران نباشين يه عمل كوچيك سرپايي بود) .اين مطلب هم بر خلاف عرف اين وبلاگ نوشته ميشه وازاينكه به جاي پرواز درگير وسوسه هاي زميني ميشين عذر مي خوام. چاره اي نبود!
بهتون گفتم كه دو شب پيش داشتيم در مورد وضعيت جامعه با دوستا م و همسايه مون بحث مي كرديم. يكي از آشناها متاهله و يه بچه هم داره با اين همه دنباله دوست دختر و كارهاي خلافه. به قول خودش باهاشون رابطه اجتماعي داره!.
من نظرم اين بود كه ما داريم خودمون به جامعه مون گند مي زنيم و آينده بچه هامونو خراب مي كنيم. مثلا اين آشناي متاهلمون رفته دكتر و اون بهش گفته نياز جنسيش بيشتر از خانمشه( نمي دونم اگه برعكس بود به خانومش حق ميداد...) و بايد به فكر باشه و... به خاطر همين مجوز اينكارو داره .( خدا لعنت كنه اين دكترهايي كه بهونه ميدن دست بعضيا !) و افتاده دنبال ناموس مردم . بيچاره خانومش وقتي مي بينه دوست دختراي شوهرش تو خيابون بهش لبخند ميزنن ميگه : دختراي خوشگل مردم ديونه شدن. خبر نداره ....
يكي نفر ديگر رو هم مي شناسم كه با يكي از فاميلاش بيشتر از 10 ساله نامزده (غير رسمي) باور كنيد بيش از 10 سال . حال رفته با بعضيا نشست و برخاست كرده فهميده اشتباه كرده! و نامزدش اونو ارضا نمي كنه . البته ميگه دوستش داره اما از لحاظ جنسي ارضاش نمي كنه و تو سن سي سالگي فيلش ياد هندستون كرده و افتاده دنبال دختر بازي و ...جالب اينه كه به هر دو طرف داره دروغ ميگه هم به نامزدش كه بهش داره خيانت ميكنه هم به دختره كه بهش نميگه نامزد داره. توجيهش هم اينه كه به دختره گفته خيال ازدواج نداره .عجب منطقي!
واسه من خيلي جالب بود كه بعضيا از صبح تا شب به دنبال فعاليت براي خوشبختي خانوم و بچه شون هستن اما از طرف ديگه خيلي راحت به خانومشون خيانت ميكنن و به نظر من آينده بچه شون رو هم دارن خراب ميكنن . مي پرسين چطوري؟ توضيح ميدم.
مگه ما زندگي اجتماعي نداريم؟ پس هر كاري كه انجام بديم تاثيرش به خود ما هم بر ميگرده. مگه بچه ي ما از همين جامعه زن نمي گيره و يا شوهر نمي كنه . پس اگه ما فقط فكر دختر و پسر خودمون باشيم و بي خيال بقيه بشيم فردا عروس يا داماد ما اون چيزي نميشه كه مي خواهيم.
جالب اينه كه ما همه ادعا داريم زن , شوهر, پدر , مادر , برادر , خواهر و دختر و پسر ما همه معصوم و سالمند و تو راه خلاف نيستن و از طرف ديگه همه مون (با لذت!) ادعا مي كنيم تو جامعه فساد زياد شده و دختر و پسر سالم گير نمياد و ... پس اين دخترو پسرهاي نا سالم فاميل كي هستن؟ . از زير بته كه در نيومدن؟! . پس سرمونو زير برف نكنيم .
همين زن , شوهر, پدر , مادر , برادر , خواهر , دختر , پسر و خودمون هستيم كه داريم گند مي زنيم به خودمون. سرمون رو هم زير برف كرديم مي گيم نه! اينها از آسمون اومدن و دختر و فاميلهاي ما پاكند. به همين خيال باشيم!.
اگه اون دختري كه با پسر يا مرد متاهل ارتباط داره يا پسر و مردي كه با دختر يا زن مردم ارتباط داره . خودشو يه لحظه بذاره جاي طرف مقابل . آيا خوشش مياد شوهرش يازنش بهش خيانت كنه يا يه نفر خواهر يا برادرشو اغفال كنه؟ اانوقت حتي اگه خودشم راضي باشه , به دليل اينكه فرهنگ جامعه واسه طرف مقابل مشكل پيش مياره اجازه نداره به ديگران آسيب بزنه حتي اگه خودشون هم راضي باشن. اگه يه نفر بگه با چاقو بزن منو بكش يا از دره هلم بده پايين ما اينكارو واسش مي كنيم؟! .
خلاصه , من نتونستم اين مسئله رو واسه خودم حل كنم كه چگونه مردي كه براي خوشبختي زن وبچه اش دو شيفت كار ميكنه خيلي راحت به اونا خيانت كنه و روابط نا مشروع داشته باشه.
متاسفانه به خاطر اينكه بچه هاشون رفاه بيشتري داشته باشن اونقدر كار مي كنن كه مي خوان با اين روابط نامشروع تنوعي به زندگيشون بدن و خستگي روحيشونواز بين ببرن. در حاليكه نمي دانند اين كارشون فقط خيانت به خانواده خودشون نيست بلكه در حق جامعه است.
پسر يا مرد كه با ارتباط با دختر مجرد باعث ميشه فكر دختر را به خود مشغول كنه حداقل كاري كه ميكنه شانس ازدواج دختر را در بهترين سنش ازش مي گيره. همچنين دختري كه با پسر يا مردي رابطه برقرار ميكنه تيشه به ريشه خانواده مرده مي زنه و پسر رو هم از ازدواج در سن مناسب باز ش مي داره و نسبت به ديگر دخترها هم بدبين ميكنه.
اين مطلب رو با تمام تلخيش مجبور بودم بنويسم چون وقتي اطرافمو نگاه ميكنم مي بينم يه تلنگر لازمه تا بعضيا به جنبه هاي ديگر كارهاشون هم فكر كنن.
زندگي خودمون و بچه ها و جامعه مون رو به خاطر لذايذ بي ارزش به خطر نياندازيم. باور كنيم كه ما انسانيم و ارزش ما بيش از اينهاست كه به دنبال ارضا ي غريزه جنسي از راههاي نامشروع باشيم.
گلهاي ديگر زندگي جاودانه تر و خوشبوتر از غريزه جنسي هستند.
با همديگر كه برخورد مي كنيم در نظر داشته باشيم كه همين برخورد را يك نفر ديگر مي تواند با دختر , پسر , خواهر برادر و فاميل ما داشته باشد.
پس طوري برخورد كنيم كه انتظار داريم با فاميل خودمان برخورد كنند.
مطمئن باشيد جامعه مثل كوه هستش , هر آوازي بدهيم آنرا به ما باز پس خواهد داد.
پس آواز خوش سر دهيم
باز از اينكه تلختون كردم , معذرت مي خوام . فردا جبران ميكنم.

::  yashar 21:37 [+]  ::

نام وبلاگ از کتاب جاناتان مرغ دریایی برگرفته شده است و در زبان ترکی به معنای پرتاب کننده جان می باشد.
از نوشته های دیگران :
خدایِ نوح وی را به همسر و پسرش آزمود و خدایِ ابراهيم به اسماعيل و خدایِ يعقوب به يوسف و خدایِ يوسف به زليخا و خدایِ سليمان به بلقيس و ... من نه به خدایِ نوح و ابراهيم و يعقوب و يوسف و سليمان، که به خدای آدم و حوا سجده ميکنم که در امتحان و در عذاب، اين دو را از يکديگر جدا نکرد

از «عرائض»

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هیچ پیچیدگی در این صدا نیست

تويي كه مي پيچي در من؛

نفس شمعداني ها را به سر انگشتانم؛

رويايي اقاقيا را به تاب گيسوانم؛

وبند بند وجودت را به پايم

از « در آستانه »

از نوشته های قبلی :
بی حضور تو
قاب خالی اين پنجره
نقش دلتنگيم را می زند
بهار يا پاييز
تابستان يا زمستان
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
همیشه
من تمام می شوم
قبل از
آخرین صفحه کتاب

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

بر لبانت نقشی ست
مانده از هزار سال
تا بيايم
جانش دهم
تا
تنم فرو کشی
جانم پرواز دهی

 - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

هر گئجه
الیمده
یازیرام
گله جکسن
هر گونوز
آننیمدا
یازیسان
گلمیه جکسن
* * *
هر شب
بر دستانم
می نویسم
می آیی
هرصبح
بر پیشانیم
می نویسی
نمی آیی
- - - - - - - - - - - - - - - - - -  - -
گلها روییده اند

چشمه ها جوشیده اند

و من

به جستجوی تو

بهترین آواز قناری را

پر داده ام

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

 

كاش !

گياهي بودمي

روییده بر صخره اي

چنگ انداخته در

دل سنگي

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

من ابراهيمم
همه بت ها را شكسته ام
جز بت بزرگ
كه گذاشته ام
هر كدامتان خود بشكنيد
 
ابراهيم مختاري  هستم
متولد1351 در شهرستان ميانه, از شهرهاي آذربايجان, ساكن تهران
ليسانس رياضي كاربردي از دانشگاه صنعتي شريف
شغلم مديريت شبكه و پايگاه داده اوراکل هست.
اولين كتاب هايي كه خواندم ، كتابهاي صمد بهرنگي بود و از كودكي با الدوز و ياشار دوست بودم. اولين بار كه وارد محيط اینترنت شدم و اسم مستعار خواست، بي معطلي ياشار را تايپ كردم و از آن زمان شدم ياشار .
دوستانی خوب :

شعرهای شاملو 1 ، فروغ ، سهراب ، جلالی
برادران كارمازوف (داستایوفسکی)
زوربای یونانی / سرگشته راه حق/ مسیح باز مصلوب  ( کازانتزاکیس)
پیامبر و دیوانه ( جبران خلیل جبران)
سمفوني مردگان(معروفی)
جان شيفته (رومن رولان)
ناتور دشت (سلینجر)
سوشون( سیمین دانشور)
طاعون / بیگانه ( کامو)
كيمياگر ( کوئیلیو)
جاناتان مرغ دريايي ( ریچارد باخ)
كوري (ساراماگو)
درتنگ / مائده های زمینی ( ژید)
دنياي سوفي ( یوستین گردر )
 

 ....

 

:: آرشيو ::

 

 

هرگونه استفاده ازمطالب اين وبلاگ بدون اجازه ممنوع است، بجز در وبلاگها